نورانورا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

نورا،عزیزدردونه مامان وبابا

4ماهگی

دخترم 4ماهه شدی در حالیکه توانایی گرفتن اشیاء را پیدا کردی و برای گرفتن به سمتشون خم میشی.توانایی نشستن بدون کمک را داری.غریبه ها را میشناسی و واکنش نشان میدی.با دیدن تصویرت توی آیینه ذوق میکنی و میخندی.گوشهات را سوراخ کردیم و حالا 2تا گوشواره زیبا داری که مامان جون برات خریده.جمع شلوغ را اصلا دوست نداری و نا ارامی میکنی.و مهمتر از همه اینکه برامون قهقهه زدی عزیز دوست داشتنی مامان   نورا در مهمانی عقیقه محمد مهدی   روی سرامیکها میتونی سریع حرکت کنی برای اولین با خانه عمه ،سوار دوچرخه شدی نورا جون در سیتی سنتر. این عکس 3ماهگی است با برف بهمن ماه صدای ماشین ...
2 فروردين 1393

تا 3ماهگی

3ماهگیت مبارک دختر قشنگم. نورای 3 ماه من حالا شیرین تر شده. صداهای بیشتری از خودش در میاره.در 89 روزگی برای اولین بار کلمه "بوف"را تلفظ کرد.به تصاویر تلویزیون نگاه میکنه.به دوربین عکاسی خیره میشه. گاهی به سمت صداها بر میگرده .به دستهاش که مشت کرده جلوی چشماش میاره نگاه میکنه.برای گرفتن شیءدست راستش را جلو میاره ولی نمیتونه اونو بگیره.با کمک به حالت نیمه نشسته میشینه.غلت میخوره در حدی که سرش را از رو بالشت میاندازه.گاهی خنده هاش صدا دار میشن ولی هنوز برامون قهقهه نزده. گردنش را به اطراف میچرخونه اولین برف زندگی نورا. به دوربین خیره شده اینجا بدون کمک هم نشسته!          ...
29 دی 1392

2 ماهگی

2ماهگیت مبارک . نورای گلم از 35 روزگی میتونست شیءمتحرک را با چشم دنبال کنه،از  46 روزگی میتونست صدای قان وقون از خودش دربیاره.از 53 روزگی گردن گرفت ،از 56 روزگی به محیط اطراف نگاه میکرد و برای عروسک تویتی که به سقف اتاقش زدیم ذوق میکرد..خیلی دوست داره باهاش حرف بزنیم و انگار خودش هم برای حرف زدن تقلا میکنه.با صدای جاروبرقی و سشوار ارام میشه!بخصوص شبها که کولیک به سراغش میاد.از 58 روزگی دستشو به حالت مشت کرده رو لبهاش میگذاره و میمکه       ...
26 دی 1392

تا یک ماهگی

 این عکسها مراحل قبل از خوابیدن نورا را نشان میده.از زمانی که سر حاله ،میخنده،وقتی باهاش صحبت میکنی سراپا گوش میده و توجه میکنه،تا کم کم کولیک به سراغش میاد و با هزار ترفند به خواب میره.   نورای با جذبه!   خندان   خوابالو   نورا و کولیک   چند دقیقه تا خواب   ارامش  بعد از یک خواب خوب   تصویر زیر هم هدیه خاله ناهید(دوست ،همکار و استاد من)به نورا جونه که به عنوان یادگاری توی وبلاگ میگذارم.واز طرف دخترم ازش تشکر میکنم.   ...
2 آذر 1392

یک ماهگی

یک ماهگیت مبارک دختر نازنینم.     چند تا عکس از اولین ماهگرد ،در حالیکه نورا گلم با دردهای کولیکی اش دست وپنجه نرم میکرد و تو عکس ها خیلی رو فرم نیست! از زبان نورا: این دوست من،آقا یاسره،منم یه روزی مثل اون بزرگ میشم.   یاسر تو بگو کیک کجاس من خودم با مشت له اش میکنم!   به من گفتن تا 6 ماه فقط شیر بخورم،چرا کیک تعارفم میکنید.           ...
29 آبان 1392

تولد

در بیست وپنجمین روز پاییز فرشته ما زمینی شد تا علاوه بر لذت پدر و مادر شدن ،لذت زندگی جدیدی را به ما هدیه کند.خدایا تو را بخاطر این نعمت بزرگ شاکریم.دختر گلمان یک روز پس از  عید قربان بدنیا آمد .برایش در روز عید غدیر عقیقه کردیم و پس از گفتن اذان واقامه در گوشش ،نامش را "نورا" به معنای درخشان وتابان گذاشتیم       ...
29 آبان 1392

راز و نیاز

خداوندا ،تو عشقش را قبل از شکل گیری وجودش در وجودمان قرار دادی .و ما از تو کودکی خواستیم تا عشق تو در وجودش باشد .خداوندا تو قادری به هر انچه که میخواهی پس ما را فرزندی عطا کن تا در دنیا و آخرت روسپید باشیم.    
26 مهر 1392